داشتم می‌نوشتم که بگم اون‌قدر ها هم بدبخت نشدم و میتونم از پس همه‌چی بر بیام

که بگم حالم خوب میشه

که بگم گریه نمیکنم.

اما گوشیم زنگ خورد و بعد از شنیدن کلمه‌ی خوبی؟ 

بغض کردم

و بعد صدای هق‌هقم بلند شد.

من خوب نبودم

و این حقیقت بود.

حقیقتی که نمیتونم با کلمات توصیفش کنم.

 

فقط یادم است که درد می‌کشیدم. نمی‌دانم چرا.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها